(آرشیو)
متن آهنگ حسین کشتکار بوشهری رسم عشق
باز غم در سینهام غوغا نمود
باز آهنگ عزا بر پا نمود
باز هم شد موسم افسردگی
دیده جاری اشک سیلآسا نمود
ایستاده بر بلندایی به دشت
راز دل را اینچنین افشا نمود
زینبم من زینب دلسوخته
آنکه رسم عشق را احیا نمود
پیش رویم یک جهان نامردمی
در وجودم کوه غم مأوا نمود
از چه گویم با شما ای مردمان
بیوفاییها فلک با ما نمود
سینه مالامال شد از درد و رنج
ظلم و جور بیکران دنیا نمود
دست کین از آستین شد آشکار
دشمنی با عطرت طاها نمود
لشکری با ناجوانمردی ز خشم
نیزه در کف حمله بیپروا نمود
تیغ و تیر و سنگ باریدن گرفت
روز را بر ما شب یلدا نمود
آشنا شد گردن اصغر به تیغ
جان فدای همت بابا نمود
خفته بیسر جسم هفتاد و دو تن
کوفیان را تا ابد رسوا نمود
نالهگون شد پهنهی بهر فرات
ناگهان خون آستین بالا نمود
کاروان عشق شد عازم به شام
همرهی با زاده زهرا نمود
چون که بر نی شد سر رزمآوران
بیقراری زینب کبری نمود
با دلی آزرده زد بر سینه دست
ناله و غوغای غمافزا نمود
زینبم من زینب دلسوخته
آنکه رسم عشق را احیا نمود
دانلود آهنگ رسم عشق از حسین کشتکار بوشهری
تمامی حقوق مطالب برای تهران موزیک محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع می باشد.