(آرشیو)
متن آهنگ حسین زمان سرگردونی
خواستم برات غزل بگم دیدم قلم یاری نکرد
وقتی دیـــــد دل ابریه تو سینمه یه کوه درد
خواستم بهت هدیه بدم یه سینه ریز گــــل یاس
دیدم که باغچه یخ زده شاخه ها خالیه از گلاس
دانلود آهنگ سرگردونی از حسین زمان
تموم زنـــــدگی مـــن قصه ســـرگردونی بود
توی زمونه ای که عشق تو بند غم زندونی بود
تموم زنـــــدگی مـــن قصه ســـرگردونی بود
توی زمونه ای که عشق تو بند غم زندونی بود
خواستم پرنده بشم و تو قاب چشات بشینم
دیدم چشمات باور نـــکرد عشق منو نازنینم
خواستم بگم با عشق تو روزای بهتر می رسه
قصه ســـرگردونیام با تــــــــو به آخر می رسه
تموم زنـــــدگی مـــن قصه ســـرگردونی بود
توی زمونه ای که عشق تو بند غم زندونی بود
تموم زنـــــدگی مـــن قصه ســـرگردونی بود
توی زمونه ای که عشق تو بند غم زندونی بود
عشقت پناه من نشد تکیه گاه من نشد
تو این شب فاصله ها چراغ راه من نشد
می خوام سکوتمو بشکنم بضغمو فریاد بزنم
بگم چی بوده سهم من سهم تو دنیا بودنم
تموم زنـــــدگی مـــن قصه ســـرگردونی بود
توی زمونه ای که عشق تو بند غم زندونی بود
تموم زنـــــدگی مـــن قصه ســـرگردونی بود
توی زمونه ای که عشق تو بند غم زندونی بود
خواستم برات غزل بگم دیدم قلم یاری نکرد
وقتی دیـــــد دل ابریه تو سینمه یه کوه درد
خواستم بهت هدیه بدم یه سینه ریز گــــل یاس
دیدم که باغچه یخ زده شاخه ها خالیه از گلاس
دانلود آهنگ سرگردونی از حسین زمان
تموم زنـــــدگی مـــن قصه ســـرگردونی بود
توی زمونه ای که عشق تو بند غم زندونی بود
تموم زنـــــدگی مـــن قصه ســـرگردونی بود
توی زمونه ای که عشق تو بند غم زندونی بود
دانلود آهنگ سرگردونی از حسین زمان
تمامی حقوق مطالب برای تهران موزیک محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع می باشد.